گزارش خبري
–
تحقيقي
نسرين
دخت خطيبي
تخريب شتابنده در آبخيز هاي
تهران
قسمت دوم
حوزه لتيان
بخش اول زير حوزه هاي شرقي
لتيان با تمرکز بيشتر بر لواسان
مقدمه :
ديده
بانا ن زمين دومين سري از گزارش هاي خبري - تحقيقي معضلات زيست محيطي
آبخيز هاي تهران را تقديم خوانندگان مي نمايد . در اولين شماره نشريه ،
شرايط حاکم بر ، حوزه کن و سولقان با تمرکز بر زير حوزه " رندان و تالون"
تقديم خوانندگان شد در اين شماره وضعيت زير حوزه لواسان از حوزه لتيان
ارائه مي شود . اين گزارش نيز حاصل کار جمعي ، شامل چند بازديد از حوزه
، گفتگو با مردم ، تهيه فيلم و عکس مي باشد . اعضايي که در اين بازديد
ها همکاري داشتند عبارتند از : موثق نژاد ، هاديان ، ابوطالب و خطيبي.
اين بازديد ها با مطالعات کتابخانه اي که اسناد و منابع آن در آرشيو
کانون موجود مي باشد تکميل شده است .
حوزه لتيان
با وسعت 71 هزار هکتار جزو منطقه کوهستاني البرز مرکزي است که از سال
هاي قبل از انقلاب به علت دارابودن ارزش هاي زيست محيطي، بخش وسيعي از
آن تحت دو منطقه حفاظت شده البرز مرکزي و منطقه ورجين قرار گرفت و 17
هزار هکتار از اراضي آن نيز در قالب شکار گاه سلطنتي قرق بود.

حدود
20 درصد اين حوزه را ارتفاعات بيش از 3000 متر تشکيل مي دهد و 60 درصد
آن در ارتفاعات 2000تا 3000 متر قرار دارد. بلند ترين نقطه آن قله
توچال به ارتفاع متوسط3933 متر وپست ترين نقطه آن 1500 متر در بستر سد
لتيان مي باشد .
مهمترين عرصه ساختماني حوزه لتيان گسله "
موشا - فشم " است و اين محدوده در پهنه بندي ريسک زمين لرزه در محدوده اي
با تخريب شديد قرار دارد . اين حوزه جمع کننده رود هايي است که رود خانه
جاجرود را مي سازند که پس از خروج از منطقه وارد دشت ورامين مي شود . در
سال 1346 سد بتوني لتيان به ارتفاع متوسط107 متر احداث شد .
طبق
محاسبات اوليه ، اين سد قادر بوده است 80 ميليون متر مکعب از آب مصرفي
تهران و 75 ميليون کيلووات ساعت برق و 160 ميليون متر مکعب آب آبياري
دشت ورامين و گرمسار را تامين نمايد
. بر اساس مطالعات انجام
شده ، کل رسوبات سد از شروع بهره برداري تا سال 51-52 برابر 820/8 ميليون
تن بر آورد شده است و طبق گزارش مقامات مسئول سد ، ظرفيت دريچه هاي
تخليه کننده رسوبات به نحوي است که ساليانه بطور متوسط 20 درصد از رسوبات
به کمک اين دريجه ها تخليه مي گردد، با اين حساب رسوبات جمع شده در پشت
سد در 6 سال قبل از سال آبي 51-52 برابر 056/7 ميليون تن مي باشد ، با
اين رقم، متوسط رسوبات ساليانه ورودي به سد 47/1 ميليون تن و متوسط
ساليانه تجمع رسوبات در پشت سد 176/1 ميليون تن بر آورد شده است .
طبق
نظر کارشناسي فوق تا کنو ن مي بايست بيش از 40 ميليون تن رسوب در پشت سد
جمع شده باشد و اين موضوع يعني تخليه 40 ميليون تن خاک ارتفاعات و آبخيز
حوزه لتيان ، يعني کاهش پوشش گياهي ، يعني کاهش نفوذ پذيري خاک در مقابل
برف و باران ، يعني بالارفت شدت تخريب و فرسايش، يعني خشک شدن بسياري
از چشمه ها ،يعني ...
حوزه لتيان يکي از مهم ترين حوزه هاي آبخيز تهران است و
در حال حاضر آب مورد نياز بخش عظيمي از ساکنان تهران متکي به اين حوزه
است که با توجه به عواملي نظير توسعة فزاينده و بدون کنترل تهران به سمت
آبخيز ها ، گرايش به ويلا سازي در نقاط کوهستاني ، از بن بست خارج شدن
راه هاي ارتباطي حوزه نظير راه آهار به شهرستانک در حوزه کرج
( از زير پروژه هاي طرح مخرب آزاد راه تهران - شما ل )
، کوتاه شدن عمر مفيد سد به علت ميزان بالاي رسوبات ورودي ، اجراي طرح
هاي گردشگري بدون توجه به ظرفيت و توان حوزه ، چراي دام ، وجود کار
خانه هاي آلوده ساز نظير کارخانه گچ تهران در مجاورت سد ، معادن گچ و
ذغال سنگ و غيره شديداٌ در معرض تهديد مي باشد .

بخش
وسيعي از اين حوزه مدتهاست که پوشش خاکي خود را در ارتفاعات از دست داده
است و جالب آنکه طرح آبخيز داري سد لتيان نخستين طرح جامع آبخيزداري
ايران است و مطالعات وسيعي در کل حوزه تا کنون انجام شده ، ولي به رغم
همة مطالعات و طرحهاي مختلف و به دليل عدم اجراي اصولي مطالعات و عوامل
فوق الذکر ، اين حوزه همچنان تخريب مي شود و لذا به نظر مي رسد که زمينه
داشتن طرح ، خود به تنهايي چاره ساز مشکلات به ويژه در عرصه هاي زيست
محيطي در ايران نيست و پارامتر هاي مختلف اقتصادي - اجتماعي فرهنگي -
زيست محيطي و... طرح ها ي مطالعه شده و مصوب را که غالباٌ اصولي و
کارشناسي بوده و هزينه سنگيني را نيز در برداشته است ، ابتر مي گذارد
.
گرايش هاي طبقات مرفه و کلان مرفه به داشتن ويلا و باغ ويلاهاي امن در
مناطق خوش آب و هواي کوهستان هاي تهران و پيامد هاي توسعه هاي بدون
کنترل آن و راه هاي دسترسي به اين ويلاها و ..ضمن خصوصي کردن اراضي ملي و
حياتي منابع آبخيز تهران ، اين حوزه را به شدت در معرض انواع تخريب ها
قرار داده است ، بعلاوه برداشت هاي نادرست از طبيعت گردي و اکوتوريسم
، سوداگري زمين را در اين حوزه به شدت گسترش داده است .
شواهد
موجود از تخريب و آلودگي ، بيانگرعدم حضور مديريت کار آمد و متعهد و
اعمال شيوه هاي مديريتي روزمرگي و بدون برنامه ريزي کوتاه ، متوسط و بلند
مدت و همچنين نقش بسيار کم رنگ سازمان مديريت و برنامه
ريزي کشور است همين عدم مديريت با
ايجاد زمينه هاي تسهيلاتي لازم براي تجاوز به اين عرصه هاي ملي و حريم
ها توسط نهاد هاي محلي بر شدت پيامد هاي بحران عدم مديريت يکپارچه
افزوده است .

اين حوزه بر اساس اهميت شکل گيري رود هاي آن عموماٌ در
مطالعات آبخيز داري به 9 زير حوزه تقسيم شده است که حوزه گرمابدر
بزرگترين و حوزه قوچک کوچک ترين زير حوزه ها مي باشند ، در جدول ارائه
شده مشخصات اين زير حوزه ها تنظيم شده است . ارتفاع
متوسط
حوزه لتيان
،
حداقل 1400و حداكثر 3900 متر از سطح دريا
است . اين حوزه از لحاظ تقسيمات کشوري تابع استان تهران و به طور کامل
در محدوده فرمانداري شهرستان شميرانات است که با پنج شهرستان نور،
آمل ، دماوند ،کرج و تهران مرز مشترک دارد و از دو بخش (لواسان و رود
بار قصران) و سه دهستان ( لواسان بزرگ - لواسان کوچک - رود بار قصران )
تشکيل شده است .

رديف |
نام زير حوزه |
وسعت
( هکتار )
|
رود ها |
زير حوزه هاي غربي |
گرمابدر |
18350 |
گرمابدر - لالون |
آهار |
10530 |
شکر آب و آهار |
آب ميگون |
8800 |
شمشک - ميگون |
امامه |
5100 |
امامه - جاجرود |
رودک (جاجرود) |
3420 |
رودک |
زير حوزه هاي شرقي |
لوارک يا لواسان |
10650 |
لواسان |
کند |
7650 |
کند |
افجه |
4800 |
افجه |
قوچک |
1690 |
جاجرود |
زير حوزه هاي بخش لواسان
بخش لواسانات تقريباٌ سه زير حوزه از زير حوزه هاي ياد
شده در جدول فوق را در برمي گيرد
.
بخش لواسان با مرکزيت شهر گلندوئک از دو دهستان لواسان بزرگ به مرکزيت
لواسان بزرگ و و دهستان لواسان کوچک به مرکزيت افجه تشکيل شده است . طبق
آمار سال 1379 اين بخش شامل 65 آبادي است که 32 آبادي آن خالي از سکنه و
33آبادي داراي سکنه مي باشند .
شاخص هاي طبيعي حوزه
لواسانات
®
توپوگرافي :
ارتفاع متوسط اين محدوده از حوزه لتيان بين1500تا 3720 متر است و داري
طيف وسيعي از ناهمواري هاي کوهستاني است که بر حسب شرايط زمين ساختي و
شرايط اقليم و دست اندازي هاي غير طبيعي شکل گرفته است ، برخي ناهمواري
هاي اين حوزه عبارتند از : کوه دشته - کوه کندواسترخان - کوه آلان -
کوه گرچال - کوه خوررندان - کوه سياه - کوه گاويني - خاور کوه - زردکوه
-کوه بر آفتاب - دشت هويج - دره يخچال - دره زرد تولک - گردنه گل
سرداب - گردنه لواسانات
لرزه خيزي و ترکيب سنگ شناسي :
گسل " موشا - فشم " از ميانه اين منطقه عبور مي کند اين گسل در حوالي سد
لتيان به دو قسمت مي شود .گسل مشا - فشم گسلي است فعال و لرزه زا و
داده هاي بسياري
نشان مي دهد که زلزله هاي متعددي به علت فعال شدن اين گسل به وقوع
پيوسته است از آن جمله است زلزله 1947 ( 1326) لواسانات و زلزله1830 (
1209)
دماوند و شميرانات و..کل اين منطقه در پهنه خطر بسيار بالا شناخته شده
است .
ترکيب سنگ شناسي اين منطقه از توف
-
آهک - شل - مارن - کنگلومرا و رسوبات آبرفتي است که عموماٌ در مقابل
فرسايش حساس مي باشند و تا کنون مناطق لغزشي بسياري در اين منطقه مشخص و
مطالعه شده است که از آن جمله است مناطق لغزشي شرق سد لتيان .
®
اقليم
:
نوع اقليم اين منطقه خشک تا نيمه خشک است . با زمستان هاي سرد و بسيار
سرد و تابستان هاي ملايم . ميزان بارندگي سالانه اين حوزه بر حسب تغيير
ارتفاع متفاوت است که متوسط آن در ايستگاه هاي منطقه در يک دوره 22 ساله
بدين صورت بوده است : راحت آباد 710 ميليمتر - افجه 629 ميليمتر -
لواسان بزرگ 554 ميليمتر - کند سفلي 548 ميليمتر - نيکنام ده 541
ميليمتر - نارون 502 ميليمتر و سد لتيان 420 ميليمتر
®
منابع
آبي
: رودخانه افجه نارون و لوارک ( لواسان ) از رود هاي مهم
اين حوزه مي باشند . رود خانه افجه
نارون از ارتفاعات لار سرچشمه مي گيرد و از روستا هاي افجه و سينک و
نارون عبور کرده و مستقيماٌ وارد درياچه سد مي گردد . رودخانه لوارک علي
آباد نيز از ارتفاعات لار سرچشمه گرفته و پس از عبور از اراضي علائين و
رسينان و لواسان به رود خانه نيکنام ده پيوسته و راهي درياچه سد مي گردد.
رودخانه هاي اين بخش از حوزه کمترين حجم آب را نسبت به رودخانه هاي غرب
حوزه لتيان دارند .
آب اکثر
مراکز جمعيتي اين بخش اعم از مصارف کشاورزي و خوراکي و غيره، عمدتاٌ از
چشمه و همين رودخانه هاي نسبتاٌ بزرگ و کوچک تامين مي شوند .
®
تخريب و فرسايش
: وضعيت
فرسايش در اين حوزه ترکيب پيچيده اي از عوامل گوناگون است . طي بررسي
انجا م شده و همانگونه که قبلاٌ ذکر شد اين حوزه مهمترين بخش توليد
کننده رسوب در درياچه سد لتيان بوده است . عوامل متعددي از جمله کوتاه
بودن مسير رود ها تا درياچه سد ، زراعت در شيب ، چراي مفرط و نامناسب
و نهايتاٌ تخريب مراتع ، بهره برداري از معادن بدون هر گونه ارزيابي
زيست محيطي و تقبل ترميم محيطي آن ، ساخت و ساز در شيب ، راه سازي هاي
متعدد با اهداف گوناگون و ...در توليد رسوب نقش داشته اند . اين فرسايش
ها حتي در تغيير الگو هاي معيشتي نيز موثر بوده است به عنوان مثال در
روزگاري نه چندان دور ، زراعت و باغداري از مهم ترين فعاليت هاي اين
حوزه بوده است ولي به تدريج با از دست رفتن يا کاهش قوه توليدي اراضي
زراعي ، مهاجرت هاي فصلي و يا دائمي به سوي بخش هاي شمالي و غربي حوزه
لتيان و ياتهران صورت گرفته است . در خصوص هر کدام از عوامل فرسايش و
تخريب حوزه مطالب بسياري قابل ذکر است که صرفاٌ به نام و تعداد معادن و
کارخانه هاي وابسته آنها اشاره مي شود :
1-
معدن مارن رسي يا خاک سفيد واقع در سبو بزرگ که در کاشي سازي پارس و
اصفهان مورد استفاده دارد .
2-
معدن سنگ تراس جاجرود
( سنگ آهک مارني
) واقع در کوه جاجرود در جنوب شرقي گلندوئک که بوسيله شرکت سيمان ري
مورد استخراج قرار مي گيرد .
3-
معدن سنگ لاشه ساختماني واقع در جاده لشکرگ به افجه.
4-
معدن سنگ گچ واقع در 7 کيلومتري شمال گلندوئک و اطراف روستا هاي کند
5-
معدن سنگ باغ کمش
® پوشش گياهي
:
پوشش گياهي منطقه به علت فرسايش هاي شديد و تخليه منطقه از خاک مناسب ،
دستخوش تخريب شده ولي با توجه به وجود برخي گونه هاي بومي و با ارزش و
اقدام در حفظ آن ، ميتوان نسبت به احيا و گسترش پوشش گياهي حوزه اقدام
نمود در زير به برخي از گونه هايي که از دير باز در اين منطقه وجود داشت
اشاره مختصري مي شود :
در ارتفاعات تعداد پراکنده اي ارس (Juniperus
polycarpos
) زبان گنجشک (Fraxinus
) بادام خاردار يا تنگرس (
Amygdalus lycioides
) - گردو - انجير ، انواع گون هاي پنبه اي ، خاردار و کتيرا ده . در
ارتفاعات فوقاني ومياني (Astragalus
) انواع گونه هاي صنعتي و دارويي نظير بارهنگ (
Potamogeton
)- چوبک (Acathophyllum
mordetum
) - برخي از انواع آويشن (Thymus
astragaletum
) - بومادران (
Ackillea setacea
) - گل گاوزبان (
Echium
amoenum
) - سريش زرين (
Eremurus stenophllus
) - کنگر (
Gundelia tourneforti
) -
مريم گلي
(
Salvia
spp
) کلاه ميرحسن (Acantho
limon
) کاسني - ختمي - گل بنفشه - شيرين بيان خاکشير و ...
باغداري نيز ار از عمده فعاليت هاي کشاورزي در اين منطقه بوده که غالبا
به ٌ ٌ توليد گيلاس -آلبالو - گلابي - هلو و سيب تخصيص يافته است.
®
حيات
وحش
:
طبيعتاٌ با تخريب پوشش گياهي ، و فرسايش بسيار زياد ، اکوسيستم منطقه
دستخوش تغيير شده که به تبع آن حيات جانوري نيز دستخوش کاهش و حتي
انقراض برخي گونه ها گرديده است . وجود 17 هزار هکتار منطقه شکار گاه
سلطنتي در محل فعلي سد لتيان و بخشي از منطقه حفاظت شده " ورجين " در
محدوده حوزه راحت آباد به نوعي گوياي وجود حيات وحش قابل توجه در اين
منطقه بوده است که هنوز مي توان پرندگاني نظير کبک و تيهو و چارپاياني
نظير پلنگ - بز کوهي - قوچ و ميش را به شکل هاي پراکنده مشاهده کرد .
®
مراکز
جمعيتي
o
گلندوئک
(GALANDOWAk)
يا گلندوک
شهر
گلندوئک با ارتفاع متوسط1800 متر از سطح دريا مرکز بخش لواسانات است و در
فاصله 18 کيلومتري شمال شرقي تجريش قرار دارد . گلندوئک از طريق گردنه
قوچک از دو مسير با تهران ارتباط دارد :
گردنه
قوچک - شاد آباد - سرخه حصار به طول 15 کيلومتر .
گردنه
قوچک- تهران پارس به طول 15 کيلومتر .

گلندئک شهري کوه پايه اي است که سد لتيان در جنوب آن احداث شده است .
رودخانه جاجرود نيز که جمع کننده آب هاي غرب حوزه لتيان است از جنوب اين
شهر وارد درياچه سد مي شود . کوه هاي " کندو استرخان " در شمال شهر
قرار داشته که از حدود 5 سال پيش مورد تصرف کلان زمين خواران قرا
رگرفته و در حال حاضر چند مجموعه ويلا يي در حال تکميل مي باشد . از طرفي
ساخت و ساز در چند قطعه ديگر نيز به تازگي شروع شده است . اين محدوده
به " اصطلک " معروف است ، قطعاٌ در آينده اي نه چندان دور اين اراضي
ملي کاملاٌ به اشغال کلان مرفهين و ويلا هاي چند بار مصرف در سال در
خواهد آمد .کوه " بندک " در جنوب شهر قرار دارد و حد فاصل اين حوزه با
جنگل هاي تلو است . قبل از انقلاب طرح ايجاد شهرکي بر روي اين کوه ها
وجود داشته ولي در حال حاضر ساخت و ساز هاي نظامي در ارتفاعات آن شرو ع
شده است . شايان ذکر است که تخريب هاي ريزشي اين ارتفاعات سريعاٌ وارد
درياچه مي شود.
معدن مارن رسي يا خاک سفيد نيز در محدوده شهر قرار دارد که همانگونه که ذکر شد
در کاشي سازي هاي پارس و اصفهان مورد استفاده قرار مي گيرد .
گلندوئک به علت نزديکي به تهران و وجود آب و هواي کوهستاني و ييلاقي از
دير باز مورد توجه تفرج گران تهراني بوده است . بعد از احداث سد و ايجاد
درياچه و يک منبع آبي ، جاذبه هاي گردشگري آن افزايش يافته و مورد توجه
بيشتر قرار گرفته است . در قبل از انقلاب بخش وسيعي از زمين هاي اين شهر
در اختيار سازمان جلب سياحان به منظور ايجاد شهرک توريستي قرار گرفت
ولي بعد از انقلاب اين طرح نافرجام ماند . با آغاز جنگ تحميلي و شروع
بمباران ها و حملات موشکي عراق به تهران ، مقطع جديدي براي جذب طبقاتي
خاص به اين منطقه آغاز شد و به تدريج ساخت ويلا باغ ها در آن وسعت
يافت بعد از جنگ به علل متعدد اجتماعي - اقتصادي و فرهنگي ، سوداگري
زمين و ساخت ويلا هاي چند بار مصرف در سال در اين شهر شتاب گرفت . اين
شتاب ، قيمت زمين ها و ويلا هارا به اشکال نجومي بالابرده است به
طوريکه قيمت ويلا ها روي ميليارد دور مي زند . به گفته بسياري از
ساکنين اصلي اين شهر ، حدود 80 درصد اين ويلا ها خالي است و بوسيله
سرايداران افغاني حفظ و نگهداري مي شود . ادامه اين وضعيت ، نه تنها
آينده اي بسيار تاريک براي ساکنين بومي اين منطقه رقم خواهد زد بلکه
نابودي حيات ملي اين آبخيز ها را نيز به دنبال خواهد داشت . در اين
گزارش تصاويري از ويلاها در ارتفاعات شهر ، واقعيات تلخ اين اراضي را به
زبان ديگري بيان مي کند . اين واقعيت که اراضي ملي نه تنها براي اين نسل
بلکه براي نسل هاي ديگر نيز مي بايست باقي مانده ، حفظ و احياء شوند
.

افجه ((Afjeh
روستايي پايکوهي ، جزو دهستان لواسان کوچک که در 5 کيلومتري گلندوئک
قرار دارد. با ارتفاع متوسط2060 متر .
v
برگ جهان
روستايي است دره اي که در 11 کيلومتري گلندوئک قرار دارد. جزو دهستان
لواسان کوچک با ارتفاع متوسط 1980 متر . رودخانه برگ جهان که از کوه هاي
دشته سرچشمه گرفته از اين آبادي عبور مي کند . اين روستا هنوز دستخوش
تغييرات زياد نشده است و از نکات جالب اينکه گفته مي شود آنها به افراد
غير و يا غريبه زمين نمي فروشند .
v
نيکنام ده
(
Niknam deh
)
روستايي پايکوهي است که در 14 کيلومتري گلندوئک قرار دارد و جزو
دهستان لواسانات بزرگ مي باشد . ارتفاع متوسط آن1880 متراست رودخانه
"جهان باگه جو " از شمال اين آبادي مي گذرد . اگرچه هنوز نمادهاي مشخص
ساخت و ساز هاي ويلايي در در اين روستا کم رنگ است ولي تابلوي مشاور
املاک ( مشاور چگونگي تخريب محيط زيست ) به اين روستا نيز رسيده است .
v
کند بالا
(
Kond
-E-Bala
)
روستايي ميانکوهي است که در 6 کيلومتري غرب گلندوک قرار دارد و جزو
دهستان لواسانات کوچک مي باشد . ارتفاع متوسط آن 1960 متر .کوه گرچال در
2 کيلومتري شمال غربي و دره يخچال در يک کيلومتري اين روستا موقعيت دارد
.
v
کندپايين
(
Kond -E-Pain
)
روستايي ميانکوهي است و در 5 کيلومتري گلندوئک قرار دارد . ارتفاع متوسط
آن 1940 متر و کندرود از ميان آبادي مي گذرد
.
v
چهار باغ (
Chahar bagh)
روستايي است ميانکوهي و نام ديگر آن خواجه وران است . جزو دهستان
لواسان بزرگ است با ارتفاع متوسط 1920 متر . رودخانه شاه نشين از
کنار اين آبادي مي گذرد.
v
سينک
(
Sinak)
روستايي
است پايکوهي که در 3 کيلومتري شمال شرقي گلندوئک قرار دارد و جزو
دهستان لواسان کوچک است و در ارتفاع متوسط 1880متر از سطح دريا قرار
دارد . کوه آلان در 3کيلومتري جنوب اين آبادي قرار دارد
v
راحت آباد
(
Rahatabad)
روستايي است پايکوهي که در 8 کيلومتري شمال غربي
گلندوئک قرار دارد و جزو دهستان لواسانات کوچک است . ارتفاع متوسط 2360
متر است و يکي از بلند ترين روستا هاي اين منطقه است که در داخل منطقه
حفاظت شده "ورجين " قرار دار. کوه
سياه در شمال غربي و دره زوربند و دره زرد تولک در 2 کيلومتري آبادي
موقعيت دارند
.
v
هنزک
(
Hanzak
)
روستايي است کوه پايه اي جزو دهستان لواسان کوچک با ارتفاع متوسط1580
متر و رودخانه افجه از ميان آن مي گذرد .
v
بوجان (Bujan)
روستايي است دره اي که در 5 کيلومتري گلندئک قرار دارد و جزو دهستان
لواسانات کوچک با ارتفاع متوسط 1960 متر. رودخانه ناصر آباد از کنار
آبادي مي گذرد .
v
لواسان بزرگ
روستايي ميانکوهي وجزو دهستان لواسانات بزرگ با ارتفاع متوسط 2160 متر .
رودخانه لواسان از غرب آن مي گذرد . است. گردنه گل سرداب و گردنه
لواسانات در 3 کيلومتري آن موقعيت دارند
.
v
انباج
(
Anbaj)
روستايي است پايکوهي که
در 2 کيلومتري گلندوک
قرار دارد و جزو دهستان
لواسانات کوچک است . ارتفاع متوسط آن از
سطح دريا 1620 متر و رود افجه از جنوب آن مي
گذرد . در اين روستا يک زمين خوار
بزرگ وجود دارد که به گفته اهالي با همدستي نهاد هاي محلي بر روي شيب و
ارتفاعات اقدام به ساخت و ساز هاي خود سرانه و مخرب مي نمايد .
ادامه
دارد....
صفحه اصلی
|